نمره 9.5 توی یه درسی که خیلی دوستش داری و با تمام وجود تمریناشو حل کردی و جزوه نوشتی و بدون تاخیر سر همه جلساتش بودی و شب امتحان برای دوستات کلاس رفع اشکال گذاشتی و داری رزومه تو آماده میکنی که ترم بعدی دستیار آزمایشگاهش بشی و
خلاصه افتادن توی یه همچین درسی نه تنها غیر قابل باوره

بلکه نشستن دوباره سر کلاسش سخت هم هست

خب طبیعی ه جلسه اولش بعد کلاس بری یه جای خلوت و گریه کنی

جلسات بعدی به زور سر کلاس بشینی و

موقع امتحان هم فقط به نمره بیست فکر کنی

ولی قسمت هیجان انگیزش اینه که کسی متوجه این قصه نشه

بنده خدا قصد بدی نداشت

شاید میخواست یه کمکی کرده باشه

حتی فکرشم نمیکردم این شکلی بخواد بهم بگه

که میدونه و لازم نیست این همه انرژی صرف پنهان کاری کنم

علاوه بر چیزایی که خواسته بودم رو فلشم بریزه یه سری جزوه و تمرین و نمونه سوال هم بود

جزوه همین درس!

همین که فلشم رو ازش گرفتم , رفتم سایت

داشتم با دوستم حرف می زدم ولی حرفم نصفه موند
انقدر غافلگیر شدم که یادم رفت چی می گفتم
وقتی فایل ها رو باز کردم

حس کردم هوایی که وارد ریه هام شده داره خفه ام میکنه

شوکه شده بودم
رنگم یهو یه جوری پرید که دوستم با نگرانی پرسید: خوبی؟