مهم ترین دلیل برای اینکه از روانشناس و روانشناسی و روانپزشک و روانپزشکی بدم میاد اینه که معتقدم صلاح مملکت خویش خسروان دانند

مشورت خوبه

کسی که حالش بده باید بره پیش دکتر

ولی انتظار غیر منطقی و احمقانه ای ه که کسی که حال روحی ش بده اوضاع رو برات توصیف و تشریح کنه

علل و دلایل رو بررسی کنه و با نتیجه گیری نهایی تو رو در جریان اوضاع داغون ش قرار بده

غیر استاندارد ترین سوال اینه که بعد از این که یکی گفت خوب نیستم بگی: "چرا؟"

اگه به هر نحوی فهمیدی حالش بده لطفا نگو: "چرا؟ چی شده؟ چته؟"

دو حالت داره: یا طرف میدونه چه مرگشه یا نمی دونه

خب اونی که نمی دونه , نمی دونه.

خودشم نمیتونه کاری برای خودش انجام بده چه برسه به تو

و اونی که می دونه چشه اندک شعور و فهم و درایت رو داره که اگه میدونه علت بدحالی ش چیه رفعش کنه

پس اگه خیلی دلتون میخواد کمکش کنید و دلتون براش میسوزه یا دوستش دارین فقط بپرسید: "آیا کاری از دست من برمیاد؟"

اگه گفت نه! رها کردنش بهترین کار ممکنه که از دستتون برمیاد