10
از آنجایی که هم اتاقیام جزو صحابه و اصحاب نسرین محسوب میشن,
به صورت شفاهی در جریان خاطرات ما هستن و
اساساً و اصولاً و در کل نیازی به خوندن این وبلاگ ندارن!
ولی خب گاهی وقتا موقع خواب با موبایلشون یه سری به اینجا میزنن
دیروز صبح دیدم میترا با یه حالت عصبانی و دلخور بهم میگه:
آخه این چه وضعشه!؟
من: چی شده مگه؟
میترا: هیچی میخواستی چی بشه؟! دیشب قبل خواب خواستم پست هاتو چک کنم,
خوندشون تا صبح طول کشید کلی وقتمو گرفت!
من: :دی!!! ینی انقدر جذاب بودن؟
+ میخواستم بگم تعداد صفحات بک آپ وبلاگم با فونت 10 , Tahoma
700 صفحه رو هم رد کرد!!!
من و این همه خاطره!
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۱۰/۱۵ ساعت 8:40 توسط تورنادو
مخاطب عزیز! ضمن عرض سلام و خیر مقدم! الان شما جزو حدوداً 200 انسان خوشبختی هستی که آدرس اینجا رو دارن. اینجا دفتر خاطرات هفتگی منه.